به گزارش سلامت نیوز، مهتا بذرافکن- پژوهشگر جامعهشناسی توسعه در روزنامه پیام ما نوشت: در ایران براساس «مطالعات صورتگرفته توسط جهاد کشاورزی با همکاری مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی» و «اتاق آب ایران» و همچنین گزارشهای «فائو»، مقدار آب تلفشدۀ ناشی از ضایعات کشاورزی بهمیزان ۹.۳ و حتی بنابه آمار فائو ١٣ میلیارد مترمکعب معادل حدود ۴۵ درصد حجم ذخیرهشدۀ کل سدهای کشور (سال ۹۲-۹۳) است که ارزش اقتصادی آن بیش از ۲.۸ میلیارد دلار معادل ۳۶۴ هزار میلیارد ریال است.» اینها فقط عدد نیستند، این اعداد نشانههای مقدار آب زیرزمینی خارج از دید و تصور ماست که هرساله از دست میرود و همچنین بهمعنای آلودهشدن میلیونها متر مکعب آب سطحی و خاک باارزش نیز هست.
براساس گزارش جدید فائو که بهطور دقیق بر اثرات محیط زیستی هدررفت مواد غذایی تمرکز دارد؛ حجم جهانی هدررفت مواد غذایی ۱.۶ میلیارد تن بهصورت خام تخمین زده میشود و در هدررفت مواد غذایی برای بخش خوراکی این رقم به ۱.۳ میلیارد تن میرسد. ردپای کربن در ضایعات مواد غذایی نیز حدود ۳.۳ میلیارد تن دیاکسید کربن در سال تخمین زده میشود. حجم کل آبی که هر سال برای تولید مواد غذایی هدر میرود ۲۵۰ میلیون کیلومترمکعب است که معادل جریان سالانۀ رودخانۀ «ولگا»ی روسیه یا سه برابر حجم دریاچۀ «ژنو» است. سالانه ۱.۴ میلیارد هکتار زمین – ۲۸ درصد از مساحت کشاورزی جهان – برای تولید مواد غذایی نابود میشود یا هدر میرود. کشاورزی ناپایدار مسئول اکثر تهدیدات گونههای گیاهی و جانوری در معرض خطر است که توسط اتحادیۀ بینالمللی حفاظت از طبیعت ردیابی میشود. درصد پایینی از تمام ضایعات مواد غذایی کمپوست میشود و سرنوشت بیشتر آنها به محلهای دفن زباله ختم میشود و بخش بزرگی از زبالههای جامد شهری است.
چرخۀ کاهش ضایعات غذا
انتشار متان از محلهای دفن زباله یکی از بزرگترین منابع انتشار گازهای گلخانهای از بخش زباله است. کمپوست خانگی بهطور بالقوه میتواند سالانه تا ۱۵۰ کیلوگرم از ضایعات غذایی هر خانواده را از محلات جمعآوری کند. کشورهای درحال توسعه در روند تولید محصولات کشاورزی متحمل تلفات غذایی بیشتری میشوند، درحالیکه در مناطق با درآمد متوسط و بالا، ضایعات مواد غذایی معمولا در خردهفروشیها (فروشگاههای میوه و ترهبار و…) و حین مصرف توسط مصرفکنندگان بیشتر است. پیامدهای اقتصادی مستقیم هدررفت مواد غذایی (به استثنای ماهی و غذاهای دریایی) سالانه بالغ بر ۷۵۰ میلیارد دلار است. باتوجهبه ارقام میتوان درک کرد چرا توجه به ضایعات کشاورزی در سازگاری با کمآبی اهمیت دارد.
حجم جهانی هدر رفت مواد غذایی 1.6 میلیارد تن بهصورت خام تخمین زده میشود که برای بخش خوراکی این رقم به 1.3 میلیارد تن میرسد. ردپای کربن در ضایعات مواد غذایی نیز حدود 3.3 میلیارد تن معادل CO2 GHG منتشر شده در جو در سال و حجم کل آبی که تولید یا هدررفت سالانه غذا، 250 میلیون کیلومتر مکعب، معادل جریان سالانۀ رودخانۀ «ولگا»ی روسیه یا سه برابر حجم دریاچۀ «ژنو» است
در ایران براساس «مطالعات صورتگرفته توسط جهاد کشاورزی با همکاری مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و اتاق آب ایران و همچنین گزارشهای فائو؛ مقدار آب تلفشدۀ ناشی از ضایعات کشاورزی در ایران بهمیزان ۹.۳ و حتی بنابه آمار فائو ١٣ میلیارد مترمکعب معادل حدود ۴۵ درصد حجم ذخیرهشدۀ کل سدهای کشور (سال ۹۲-۹۳) است که ارزش اقتصادی آن بیش از ۲.۸ میلیارد دلار معادل ۳۶۴ هزار میلیارد ریال است.» اینها فقط عدد نیستند، این اعداد نشاندهندۀ مقدار آب زیرزمینی خارج از دید و تصور ماست که هرساله از دست میرود و همچنین بهمعنای آلودهشدن میلیونها مترمکعب آب سطحی و خاک باارزش نیز هست. ایدههای نوآورانه برای کاهش این تلفات گام مهمی در نجات آبهای زیرزمینی کشور است. ضایعات مواد غذایی یک مشکل اساسی سیستماتیک است که تمام مراحل زنجیرۀ تأمین را تحتتأثیر قرار میدهد و حل آن نیز به یک رویکرد سیستمی نیاز دارد. اخیراً گزارش جدیدی توسط ReFED، موسسهای امریکایی که بر هدررفت غذا تمرکز دارد، نقشۀ راه 2030 در جهت کاهش 50 درصدی ضایعات غذایی ایالات متحده را ترسیم کرده است. این نقشه راه، بهمنظور ارائۀ چارچوبی برای کسبوکارهای مواد غذایی از کاشت تا مصرف طراحی شده است که مسیر کاهش ضایعات غذایی را روشن میکند. چرخۀ کاهش ضایعات غذا عبارت است از پیشگیری (توقف از وقوع ضایعات در مرحله اول)، نجات (توزیع مجدد غذا به مردم درصورت خطر هدررفتن) و بازیافت (تغییر مصرف زباله بهعنوان انرژی، کشاورزی و سایر محصولات).
در رویکرد جدید تمرکز بر پیشگیری است. در ایجاد بستر پیادهسازی این فرایند نه تنها از مواد غذایی و منابع آب محافظت میشود، بلکه مسیری برای نوآوری و ایجاد اشتغال پایدار و تغییرات و اصلاح فرهنگ مصرف نیز ایجاد میشود.
در ایران بهدلیل تورم و گرانی؛ خوراک تولیدشده نمیتواند توسط مصرفکنندهها در زمان مناسب خریداری و مصرف شود. بنابراین، تولیدات غذایی یا در کوتاهمدت به زباله تبدیل میشو،د یا مانند برخی از محصولات دیگر در بلندمدت در انبارها میماند و از دست میرود یا با افت کیفیت عرضه میشود
بهینهسازی برداشت
بهینهسازی برداشت بهمعنای همسویی آنچه رشد میکند با محصولی که درنهایت برداشت میشود و همچنین اجتناب از تولید بیش از حد و سپس برداشت تا حد ممکن است. هنگامی که صحبت از محصولات صیفی و برخی از میوهجات آببر مانند سیب میشود، دقیقاً باید فقط آنچه که مورد نیاز است، تولید شود. اقدامات عملی برای مدیریت تولید این نوع محصولات، ابتدا برآورد آسیب و سپس برنامهریزی براساس میزان تقاضای بازار است و درصورت وجود محصولات مازاد، یافتن راههای جدید برای فروش مازاد از جمله اقدامات عملی است. درنهایت اگر محصول فروش نرفت، اهدای آنچه پس از برداشت باقی میماند، به عنوان آخرین اقدام در نظر گرفته میشود. راهحلهای نوآورانهای مانند «توسعۀ ساختارهای قراردادی که انگیزۀ تولید اضافی ایجاد نمیکند»، «بهبود سیستمهای ارتباطی که تقاضاهای پیشبینیشده را پشتیبان زنجیرۀ تأمین به تولیدکنندگان میرساند» و «نوآوریهای تکنولوژیکی که اشتراکگذاری دادههای فردی، بینبخشی و زنجیرۀ تأمین را ساده میکند» میتوانند مزایا را تقویت کند. اما متأسفانه این راهحلها در سطح تولید کاملاً نادیده گرفته میشود. نمونۀ عینی این وضعیت، توسعۀ باغات سیب در حوضۀ آبریز ارومیه و نابودی منابع آب زیرزمینی و دریاچۀ ارومیه است.
بهبود زنجیره توزیع محصول
افزایش توزیع محصول بهمعنای به حداکثر رساندن تازگی و زمان فروش با استفاده از قدرت فناوری برای ایجاد سیستمهای هوشمندی که محصولات را بهطور کارآمد به مقصد منتقل میکند، است. اقدامات عملی شامل ابزارهای فناآوری مانند مسیریابی هوشمند و حسگرهای سرمازا است که به مدیریت زنجیره کمک میکنند تا ماندگاری باقیماندۀ غذا افزایش یابد. شیوههای مسیریابی هوشمند نیز میتواند زمان حملونقل را کوتاه کند. این راهحلها منجر به بهبود تازگی و کیفیت میشود. بنابراین، هم تأمینکنندگان و هم خریداران چیزهای زیادی برای بهدست آوردن دارند.
اصلاح مدیریت محصول
پالایش مدیریت محصول بهمعنای همراستایی خریدها با فروش تا حد امکان است و هنگامی که محصول مازادی وجود دارد، یافتن خروجیهای ثانویه برای تطبیق با آن ضروری است. لازم است تا برنامهریزی مناسبی برای قیمتگذاری پویا با کمک گرفتن از هوش مصنوعی (برای بهبود استفاده از محصولات موجود در انبار) و نرمافزار، برای تقاضای آینده وجود داشته باشد. این بهرهگیری از امکانات جدید باید بتواند میزان سفارش محصول در آینده را پیشبینی کند و از عرضۀ اضافی جلوگیری کند و از اینکه محصولی هدر نمیرود اطمینان حاصل کند. راهحلهای مدیریت محصول همچنین شامل متنوعسازی مراکز فروش محصول، ایجاد بازارهایی برای محصولات لحظهآخری از طریق کانالهای فروش جایگزین است.
به حداکثر رساندن استفاده از محصول
حداکثر استفاده از محصول بهمعنای طراحی امکانات، عملیات و منوها برای استفاده حداکثری از هر محصول است. همچنین بهمعنای بازنگری در مفهوم «ضایعات» با تبدیل مازاد و محصولات جانبی به محصولات غذایی از طریق چرخهسازی مجدد است که درهای جدیدی را برای نوآوری و سرمایهگذاری باز کرده است. ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی نه تنها میتواند موجب افزایش ماندگاری و تنوع محصولات متناسب با ذائقه مشتری شود؛ بلکه میتواند اشتغال در حاشیه روستاها را متنوع کند و بخشی از نیروی کار فصلی را به سمت این صنایع با اشتغال پایدار رهنمون شود. اقدامات عملی بر استفاده کامل از مواد و محصولات، جلوگیری از اتلاف و به حداقل رساندن ضرر در خط اول زنجیره، افزایش عمر محصول، طراحی منوها برای استفاده از تمام قطعات محصول و موارد دیگر تمرکز دارند. برخی از این موارد را میتوان از طریق آموزش اولیل کارکنان اجرا کرد، درحالیکه راهحلهای دیگر شامل توسعۀ تجهیزات جدید پردازش مواد غذایی و راهحلهای نوآورانۀ دیگر است.
تغییر رفتار و ذائقۀ مصرفکننده
تغییر ذائقۀ مصرفکننده بهمعنای سوقدادن مصرفکنندگان بهسمت مدیریت بهتر مواد غذایی و ضایعات کمتر با ایجاد محیطهای خرید کارآمدتر، ابتکار در پختوپز و شیوۀ غذا خوردن است. همچنین این روشها فرصت بزرگی برای تغییر فرهنگ کلی ایجاد میکند تا ارزش بیشتری برای غذا قائل شویم و مطمئن شویم که مردم واقعاً پیامدهای هدر رفتن مواد غذایی برای منابع آب، خاک، محیط زیست، اقتصاد و موارد دیگر را درک کنند. خردهفروشی، مؤسسات خدمات غذایی و خانهها بهویژه گروههایی همچون آشپزان و زنان، افراد و فضاهاییاند که با کمک و مشارکت آنها میتوان روایت خرید، مصرف و مدیریت مواد غذایی را تغییر داد. در خانهها و غذاخوریها الگوهای مصرف کمتر شامل ارائۀ اندازههای کوچکتر غذا، استفاده از بشقابهای کوچکتر برای به حداقل رساندن دور ریز غذاست. در محیطهای خرید، راهحلها شامل ادغام پشتیبانی برنامهریزی غذا در کمک به مشتری و ایجاد تبلیغاتی که خرید بیش از حد را ترویج نمیکند، است. بهطور گستردهتر در سطح آشپزی و گروههای مادران کمپینهای آگاهی و آموزش میتواند به تغییر فرهنگ ما بهسمت قدردانی بیشتر از غذا و منابعی که برای آن صرف میشود، کمک کند.
بازیافت هر چیزی که باقی مانده است
بازیافت هر چیز باقیمانده بهمعنای جذب مواد مغذی، انرژی یا سایر ارزشهای باقیمانده با یافتن بالاترین و بهترین استفاده برای هر غذا یا ضایعات غذایی باقیمانده است. راهحلهای عملی در این حوزه از «شیوههای تغذیه دام با ضایعات غذا» تا نوآوریهای مدرن مانند «پرورش حشرات در تهیه کمپوست» را شامل میشود. فرآیندهایی مانند کمپوست، هضم بیهوازی و هضم همزمان در تصفیهخانههای آب برای تجزیۀ مواد برای مواد مهم است. از طرف دیگر، بازارهای نوآورانه برای پلاستیکهای زیستی مشتقشده از زباله، نهادههای کشاورزی و سایر کاربردهای صنعتی، توسعه اقتصادهای دایرهای را مدلسازی میکنند که میتوانند از مواد دورریز موجود، برای محصولات جدید، سوخت، مواد بستهبندی و موارد دیگر سرمایهگذاری کنند.
تولید غذا بهطور طبیعی و بالقوه باید برای رفاه و امنیت غذایی مردم بهعنوان نیروی کار جامعه انجام شود و مردم بهعنوان مصرفکننده باید بتوانند از آن در جهت دسترسی به منبع تأمین سلامت بهرهمند شوند. اما در کشور ما بهدلیل تورم و گرانی، خوراک تولیدشده نمیتواند توسط مصرفکنندهها در زمان مناسب خریداری و مصرف شود. در نتیجۀ این ضعف قدرت خرید، تولیدات غذایی یا مانند محصولات کشاورزی در کوتاهمدت به زباله تبدیل میشود یا مانند برخی از محصولات دیگر در بلندمدت در انبارها میماند و تاریخ مصرف آن سپری میشود و از دست میرود یا با افت کیفیت عرضه میشود. این شکنندگی مصرف که بهدلیل فقر اقتصادی، کاهش ارزش پول ملی و تضعیف قدرت خرید غذای کافی و با کیفیت بر مردم تحمیل شده است؛ بهتدریج بر سلامتی آحاد جامعه بهویژه آسیبپذیرترینها، تأثیر بد و منفی میگذارد و جامعه را در یک چرخۀ بیماری و ناتوانی میافکند که اثرات آن بر سلامتی جسم و روان و ذهن گاه غیرقابل جبران است. علاوهبراین، ازبینرفتن این منابع غذایی بعد از تولید موجب از بین رفتن میلیاردها مترمکعب آب باارزش میشود. هدررفت غذا نه تنها تأثیر پیدا بر خوراک و کیفیت زندگی مردم دارد؛ بلکه تأثیرات منفی عمیقی بر منابع ارزشمند میگذارد که از دیدهها پنهان است و معمولاَ در محاسبات نیز در محاق میماند. میزان مصرف منابع آب زیرزمینی در تولید غذایی که به سختی به دست مردم میرسد یا هرگز نمیرسد و به زباله تبدیل میشود بخشی از این اثرات است که باید با سرمایهگذاری در فرایند تولید تا مصرف غذا در سیستم حکمرانی مورد توجه قرار گیرد.
نظر شما